در مورد جزئیات مذاکرات هستهای چیز زیادی نمیدانیم؛ تنها طرفین یکدیگر را به اتخاذ یک تصمیم سیاسی دعوت میکنند! طرف ایرانی اما به طور کلی توضیح میدهد که ایران توافق احیای برجام را زمانی میپذیرد که مطمئن باشد میتواند از نتایج اقتصادی آن استفاده کند. به عبارت دیگر، ایرانیها به دنبال تضمین هستند. چون به تجربه در دور قبلی دیدند که حتی در زمان توافق و پیش از دورهی ترامپ و خروج آمریکا از برجام، دستاوردهای این توافق در حوزهی مبادلات بانکی تقریباً هیچ بود! پس از آن هم که با خروج آمریکا از برجام، عملاً همان امکان فروش نفت هم با مشکل مواجه شد. بنابراین طبیعی است که ایرانیها دیگر به دنبال احیای برجام به هر قیمت نباشند. از دیگر سو، اگر به یک توافق متوازن برسیم، هم برای طرف ایرانی خوب است و هم برای طرفهای غربی. اما سوال اینجاست که چه نوع احیای برجامی به کار اقتصاد ایران میآید!؟
جواد صالحی اصفهانی –استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک- اخیراً در یادداشتی به عنوان «راه اقتصاد مقاومتی ایران، از احیای برجام میگذرد» استدلال کرد که با گذشت یک سال از دولت سید ابراهیم رئیسی، وعدهی ایجاد سالانه یک میلیون شغل محقق نشده و مسئلهی تورم نیز هنوز جدی است. اگر توافق برجام احیا شود و ایران بتواند 100 میلیارد دلار پول بلوکهشدهاش را پس بگیرد، همچنین بتواند روزی 2 میلیون بشکه نفت صادر کند (و با فرض بشکهای 100 دلار) سالی 70 میلیارد دلار درآمد نفتی کسب کند و همچنین بتواند با سیستم بانکی دنیا تبادلات مالی داشته باشد، میتواند اقتصاد خود را به گونهای احیا کند که مشکل تورم حل شود، اشتغال تامین شود و تولید تقویت شود تا در شوکها و تحریمهای احتمالی بعدی، اقتصاد ایران آسیب بسیار کمتری ببیند. البته اکنون نیز میتوان به بهبود وضعیت اقتصاد پرداخت و صالحی اصفهانی نیز پیشتر در چند سخنرانی و مقاله بر امکان رشد اقتصادی در شرایط تحریم، تاکید کرده بود اما اکنون میگوید اگر آن شروط محقق شوند، میتوان زودتر اقتصاد ایران را بر اساس «اقتصاد مقاومتی» تقویت کرد.
اگر به روی دیگر سکهی تحلیل این اقتصاددان برجسته توجه کنیم، نتیجهی منطقی سخن او این است که احیای برجام اگر نتواند کمک کند تا «به 100 میلیارد دلار پول بلوکه در خارج دسترسی پیدا کنیم»، «روزانه 2 میلیون بشکه نفت بفروشیم و سالانه 70 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته باشیم» و «به سیستم بانکی اقتصاد جهانی دسترسی داشته باشیم»، عملاً چنین برجامی به درد اقتصاد ایران نخواهد خورد. پیشتر وقتی دولت قبل با وجود برجام، نتوانسته بود بخش زیادی از این سه شرط را فراهم کند و فقط برای یک دورهی محدود (از اجرای توافق تا پیش از اردیبهشت 1397 که آمریکا از توافق خارج شد) توانستیم یکی از این شروط (یعنی صادرات نفت) را محقق کنیم، دولتمردان میگفتند عوضش ما کاپ اخلاق را بردیم، آمریکا را بی آبرو کردیم و نشان دادیم که منطق ندارد و از این دست استدلالها. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به این ادعاها گفته بودند که ما قرار نبود مذاکره کنیم تا کاپ اخلاق را ببریم یا آبروی آمریکا را ببریم! ما مذاکره کردیم تا تحریمها برداشته شوند و تا این اتفاق نیفتد، برجام موفقیتآمیز نبوده است. اکنون نیز اگر چه احیای برجام با آن سه شرط (آزاد شدن پول بلوکه، فروش آزاد نفت و ...، دسترسی به سیستم بانکی بینالمللی) میتواند به تقویت اقتصاد در ظرف چند سال کمک کند و حتی فرصتی ایجاد کند تا ساختار اقتصادی کشور مقاومتی شود، اما دولت معطل این توافق نمانده است.
رشد صادرات به همسایگان در هشت ماه روی کار آمدن دولت سیزدهم (در مقایسه با 8 ماه مشابه سال قبل)، تلاش برای عضویت در سازمان شانگهای، تسریع در تکمیل کریدور شمال- جنوب و حتی صادرات پهپاد به روسیه، ونزوئلا، تاجیکستان و ... نشان میدهد ایران در حال اجرای «پلن برجام دیگر نباید مثل سابق، به یک موضوع سیاسی کف خیابان و بهانهای برای منازعات حزبی و جناحی تبدیل شود. لازمهاش هم این است که همه، بر اساس تحلیل و نظر اقتصاددانان –از جمله دکتر جواد صالحی اصفهانی- از دستگاه دیپلماسی کشور بخواهند که تنها در شرایطی، احیای برجام را بپذیرد که طرف مقابل آن سهشرط مهم را پذیرفته باشد: 1) آزادسازی 100 میلیارد دلار پول بلوکه 2) امکان صادرات روزانه 2 میلیون بشکه نفت و 3) دسترسی به سیستم بانکی بینالمللی.
ارسال نظرات